بنام خدا
نامه ای برا یه دوست گمشده ای مینویسم که شاید آلآن در بین ما نباشد اما اگه بود و سخنای منو شنیدمیخوام بدونه که یکی اونو دوست داشته و تا عمر داره اونو فراموش نمیکنه حتی اون ور آبها ای دوست خوبم امیدوارم هرجا که هستی حالت خوب باشد ودر زندگی خود موفق باشی.
تو آشناترین برای من بودی و تنها باده ی عشقم که از جام نگاهت سیراب شدم. دریغ که در یک غروب بی انتها بار سفر بستی و رفتی و خاطراتمان را در کوله بارت گذاشتی.و رفتی وعزم سفر کردی هر چه نگاهت کردم هر چه صدایت کردم هر چه فریا کشیدم و نامت را با هزار آرزو بر زبان آوردم خاموش نگاهم کردی و رفتی آن روز غنچه های بغض در گلویم شگفت و آسمان ابری٬ چشمانم بارانی شد آنروز پر زدی رفتی پیش از آن که تو را ببوسم در میان نگاه مبهوتم کردی پرپر شدی و غمی به وسعت دریا در وجودم طوفانی شد شاید یک روز وقتی که من تنها در دشت غروب آفتاب را تماشا می کنم از پشت تپه ها با یک سب پر از یاس و نرگس پیدا شدی بیایی و به سبزه های دشت شوق شگفتن دهی من هر شب دعا می کنم که تو زودتر از مهما نی فرشتگان خدا باز گردی من هر روز صدای گام هایت را می شنوم که از آسمان ها می آید و در مهراب گل نماز صداقت میخواند
ای کاش بیایی نه برای پرندگان رها شده از قفس غربت٬ بلکه برای دل تنها وعریان من!!!
منو ببخش عزیزم که عشقمو نکردی در
لااقل ججواب مو خوب دادی روتی منو کردی ترک
منو ببخش که بی خیال عشقم شدی
رفتی وتو نامردی سرمشقم شد
منو ببخشکه عاشقت شدم
تا نبودم عاشقت شدم
منو ببخش که محبتامو کردی جبران
منو پس زدی،رفتی با اونایی که شبیه مار کبران
منو ببخش که قسمتم نبودی
شایسته ی آبروو اسمتم نبودی
منو ببخش که داقونم کردی
سینمو چاکبری و خون و بارونم کردی
منو ببخش که ارزشمبود از تو بیشتر
این همه میدونستن ازتو بیشتر
منو ببخش که منو تو خماری گذاشتی
له کردی منو،عشقم و تو خماری گذاشتی
که راه برگشت نمونده واست
چون خودت خواستی و این بود خواست
آره...آلان میگم...خوبم میگم
که تف به مرامت عوضی،تو رذلی،خیلی خری
آدمو از پشت می گزی،منو فروختی به چه کسی
نفرینت نمی کنم چون نداری ارزششو
نمی بخشمت،چوننداری ارزش بخشیدنو
برو خدا پشت و پناهت ای خیانت کار
بالا تر از اینم بلا بود؟جنایت کار
برو اشکال نداره من برنده ام، خودمو میسازم
فکر نکنی تو حسرت میمیرم،من تو نبودت می گازم
آخه من یه پاک بازم
رمز موفقیتم این بود رازرم
آخه خودم خواستمو می خواستم
تقدیم به بهترینم
عشق یعنی راه رفتن تا سحر
عشق یعنی گریه های بی ثمر
عشق یعنی لحظه های بی کسی
عشق یعنی دوری و دلواپسی
عشق یعنی دوری از زیبای ها
غربت مطلق بر روی این زمین
عشق یعنی دستهای باز تو
عشق یعنی با تو در پرواز تو
عشق یعنی یه دل تنگ و غریب
عشق یعنی یه دختر پاک و نجیب
عشق یعنی چشمای مست او
نامه هایم در فشار دست او
عشق یعنی شعر های سوخته
عشق یعنی شمع های نا افروخته
عشق یعنی تا ابد در راه او
تا همیشه یه جهان گمراه او
عشق یعنی درد های بی شمار
عشق یعنی عاشق فصل بهار
عشق یعنی خسته ام از بی کسی
کی به داد این دل من میرسی؟
عشق یعنی سین وآ همراه ناز
عشق یعنی سوی کوی او نماز
عشق یعنی نامه های بی جواب
دیدن و بوئیدن او در حین خواب
عشق یعنی سادگی یعنی امید
او میا ید زنده می ماند نمیر
یه نفر ...
یه جایی ...
تمام رویاهاش تویی ...
وقتی که به تو فکر میکنه ...
احساس میکنه زندگی واقعا با ارزشه ...
پس هر وقت دلت گرفت ...
این حقیقت رو بخاطر داشته باش ...
یه نفر ...
یه جایی ...
بیقرارته !!!
دوست عزیز سلام
می دونستم که بک روز به من سر میزنی ٬ آره با خودتون هستم٬ خیلی وقت بود که منتظرت بودم٬ دوران دبستان یادت میاد هروقت که به هم میرسیدیم میگفتیم تا کجای کتابهارو مرور کردیم یا خوندیم یادت هست تو بازی ها من همش طرف تو بودم ٬شاید باورت نشه ولی من از همون بچگی دلم پیشت گیر بود.
هر جا که باشی به یادتم حتی اگه اون دوردورا باشی هر لحظه صورتت صدات ونگاه عاشقت تو ذهنم فقط کافی برای چند لحظه چشاو ببندم. دوستت دارم اگه این حرفهارو ا کسی دیگه از قول من به تو گفته بدون دروغ نگفته.
بنام خدا
کاش میدونستی دلم در حسرت دوباره دیدنت در سینه می سوزد کاش می دونستی شمع آرزوهای مرا باد جدای تو خاموش کرد٬ کاش میدونستی جای تو برای همیشه کنار تنهای من خالی است ٬ کاش میدونتی این دل پس از تو دیگه ارزش نگه داشتن نداره ٬ کاش قصه ی تنهای مرا از چشمان بی فروغم می خوندی حالا چگونهمیتونم به نبودن همیشگیت عادت کنم.
پروردگارا
پروردگارا
به من آرامش ده
تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم
دلیری ده
تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم
بینش ده
تا تفاوت این دو را بدانم
مرا فهم ده
تا متوقع نباشم که دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتار کنند
در کنارم نیستی آرام باور میکنم
چشمهای خیسه خود را باز تر میکنم
عاشقت بودم تو هم مست دو چشمایه ترم
عاقبت از دوریت بر سینه خنجر میزنم
نام من رفت از دلت، خود را گرفتی از دلم
به خیالت من هوای یار دیگر می کنم
رز سرخ
عشق بي ريا- زيبايي- شجاعت- احترام- تبريك
"دوستت دارم"
رزسفيد عروس
عشق مبارك و فرخنده
رز سفيد
پاكي- معصوميت- راز- سكوت- فروتنی - احترام
عشق من به تو عميق و خالصانه است
رز صورتي
قدرداني - وقار- ستايش- همدلي- لطافت- شادكامي
باورم كن تو خيلي دوست داشتني هستي
رز زرد
شادماني- رفاقت- شوق- حسادت-آغاز دوباره
فراموشم نكن - معذرت ميخواهم
رز بنفش
عشق در نگاه اول
رز نارنجي
اشتياق- شيفتگي- آرزو
غنچه رز
نماد پاكي و زيبايي- جواني - عشق نوپا
در زندگي هرکس دو لحظه بسيار مهم هست
دل دادن و دل بريدن .
آغاز و پايان يک همراهي هر دو نقطه هاي عطف منحني زندگي هستند .
پرنده کوچک بر کنار نعش جفتش ،
لحظه دل بريدن را تجربه ميکند .
کسي چه ميداند
شايد
در ذهنش شيريني لحظات وصال را مرور ميکند
تا شيريني آن اندکي از تلخي و دردش بکاهد
برای شکستن من یه اخم کافیه ... نیازی به فریادت نیست واسه اشک ریختنم سکوت تو کافیه ... نیازی به قهر نیست
برای مردنم حرف رفتنت کافیه ... نیازی به انجامش نیست ****
نمی خوام بین منو بین دلش جنگ بشه نمی خوام عشقی که اون نداره کم رنگ بشه
من فقط یه چیزی از خدا می خوام واسه
یک بارم شده دلش برام تنگ بشه
دوستار تو وحید
:: موضوعات مرتبط:
عاشقي ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2085
|
امتیاز مطلب : 310
|
تعداد امتیازدهندگان : 71
|
مجموع امتیاز : 71